سنجش و آزمون های روانی
.مقیاس هوشی وکسلر
2.آدمک گودیناف
3.آزمون هوش استانفورد بینه
مسعود نعیمی
کارشناس روانشناسی بالینی
کارشناس ارشد روانسنجی
وکسلر هوش را «گنجایش فرد برای درک و فهم و فائق شدن بر محیط اطراف خویش» تعریف میکند و هر سه مقیاس خود را در راستای این تعریف به وجود آورده است.دیوید وکسلر، تهیه کننده سه مجموعه ی آزمون انفرادی برای گروههای مختلف سنی است. هر سه مقیاس نه تنها بهره هوشی کلی را مشخص میکند، بهره هوشی کلامی (VIQ) و بهره هوشی عملی (PIQ) را نیز اندازهگیری میکند.
مقیاس وکسلر در برگیرنده ی مجموعه ای آزمون برای ارزیابی توانائیهای متفاوت است و در ترکیب آنها، گنجایش و توانایی هوش کلی را ارائه میدهد. مقیاسهای وکسلر از دو قسمت تشکیل شده است. یک قسمت آن به سوالاتی مربوط میشود که به درک زبان یا استفاده از زبان به صورتهای مختلف، مانند صحبت کردن، خواندن و نوشتن احتیاج دارد که با این مجموعه سوالات، هوش کلامی را اندازه میگیرند؛ قسمت دیگر این آزمون از مجموعه سوالاتی تشکیل شده است که بیشتر جنبه عملی هوش را میسنجد؛ با این مجموعه سوالات هوش عملی یا غیر کلامی را اندازه میگیرند. اندازه گیری بهره هوشی غیر کلامی به استفاده و کاربرد زبان بستگی ندارد و برای اقلیتهای فرهنگی، خصوصاً کودکان دو زبانه و نیز کودکان با فقر محیطی سنجش مناسبتری را به عمل میآورد.
اولین مقیاس هوشی وکسلر در سال 1939 به منظور سنجش هوش بزرگسالان انتشار یافت. این مقیاس بعدها مورد تجدید نظر قرار گرفت و در سال 1955 با عنوان مقیاس هوشی وکسلر برای بزرگسالان منتشر شد. مقیاس دوم به عنوان مقیاس هوشی وکسلر برای کودکان در سال 1964 منتشر گردید. مقیاس هوشی وکسلر برای دوره ی پیش دبستانی در سال 1967 انتشار یافت. برای افراد زیر ۱۶ سال آزمون وکسلر کودکان (WISC)برای ۶ –۱۶ سال و آزمون وکسلر پیش دبستانی (WPPSI) برای 4-6 سال استفاده میشود.
مبنای این تقسیم بندی فایده عملی و ارزش تشخیصی دارد و به هیچ وجه نشانگر قبول وجود انواع مختلف هوش نیست، بلکه فایده عملی آن این است که آزمایشگر ضعف و قوت آزمودنی را در زمینه های مختلف دریابد و تأثیرات کاستی یا فراوانی توانایی خاص بر رشد فکری کودک را بسنجد. مقیاس هوشی وکسلر حداقل از این لحاظ از استفورد –بینه برتر است و همین برتری باعث قبول سریع این آزمون شده است.
از نظر وکسلر هوش یک ویژگی پیوسته است. این خصوصیت در تمام سنین یکی است و به این معنا نیست که هوش در دوره ی خردسالی چیزی و در دوره ی کودکی یا نوجوانی و بزرگسالی چیز دیگری باشد. آنچه موجب همبستگی اندک هوش نوزادان باهوش در دوره های بعد شده، این است که در دورهی خردسالی یعنی سنین کمتر از چهارسال، ویژگیهایی که از مجموعه آن به هوش تعبیر میشود، یا هنوز بروز نکرده یا بدان درجه از رشد و توسعه نرسیده اند که قابلیت سنجش داشته باشند. به عنوان مثال لازمه ی سنجش آگاهی کودک بر واژهها[1]، آغاز تکلم است. بنابراین چنین سنجشی پیش از آغاز این مرحله ممکن نیست. همچنین توانایی کودک در بازسازی اشکال هندسی که پیش از برقراری تعادل و هماهنگی حرکتی در ساختمان جسمانی کودک، قابل اندازه گیری نیست. بنابراین عدم همبستگی هوش نوزادان با کودکان، جوانان و بزرگسالان ناشی از عدم قابلیت آزمونهای هوشی نیست بلکه به واسطه ی عدم بروز قابلیتهای رفتاری و اشکال در برقراری ارتباط میان آزمایشگر و آزمودنی است.
وکسلر سومین مقیاس هوشی خود، یعنی مقیاس هوش کودکان پیشدبستانی را بر این فرض بنا نهاده است که کودک در دوره ی 4 تا 6 سالگی در خصوصیتی که از آن به هوش تعبیر میشود به طور کامل بهره ور است و میتواند آن را به صورتهای گوناگون به نمایش بگذارد. وکسلر، هوش را در دوره ی 4 تا 6 سالگی، برخلاف نظر برخی از روان شناسان حسی - حرکتی نمیداند و معتقد است علی رغم دشواری تشخیص این که کدام ویژگی در این دوره هوش و کدامیک هوش نیست، میتوان به سنجش آن پرداخت (مارنات، ترجمه شریفی و نیکخو، 1384)
تذکر این نکته ضروری است که هدف از سنجش هوش فقط طبقه بندی آزمودنیها در گروههای مختلف هوشی نیست بلکه هدف اصلی درک و آگاهی بر تواناییها و نقاط ضعف آزمودنی است. این مقیاسها به متخصص بالینی اجازه میدهد که به یک ارزیابی تأیید شده از هوش کلامی عملکرد و یک درجه کاملی ازIQ برسند، آن هم در مدت زمان بسیار کم. بسیاری از روانپزشکان از این مقیاسها استفاده میکنند تا بفهمند چه قسمتی از مغز دچار آسیب شده است یا میزان این آسیب چقدر است.
آزمونهای انفرادی هوش سالها است که در کشورهای پیشرفته جهان مورد استفاده قرار میگیرد. نتایج آزمونهای هوشی نه تنها در پیشبینی موفقیت تحصیلی دانش آموزان بلکه، در زمینهی کلینیکی، در مشاوره و راهنمایی و نیز در تعیین مشکلات روانی به کار گرفته میشود.
در کشور ما، استفاده از نتایج آزمونهای هوشی در زمینه های بالا تا امروز بندرت صورت میگیرد. به فرض اینکه کارکنان مدرسهای هم، علاقمند به این امر باشند، آزمونهایی برای استفاده وجود ندارد که مورد استفاده واقع گردد. تصمیم در مورد استثنایی بودن یک دانش آموز، متأسفانه به صورت نظری اتخاذ میشود و چه بسا کودکانی که از لحاظ هوش در سطح طبیعی قرار داشته و به یکی از صدها دلیل مختلف در کار درس موفق نیستند، به مدارس استثنایی فرستاده میشوند (که در حال حاضر این روند رو به بهبود است). در سطح کودکان سرآمد نیز کار تصمیم گیری و پذیرش دانش آموزان به مدارسی که برای «استعدادهای درخشان» فراهم آمد، متأسفانه با استفاده از آزمونی کتبی اتخاذ میگردد و چه بسا کودکانی با هوش متوسط به این مدارس میروند و سرآمدها و تیزهوشان بدان راه نمییابند. نیاز به استفاده از آزمونهای هوشی در جامعه ما بر کسی پوشیده نیست. حتی، عامه مردم نیز بدین نیاز واقفند و مراجعات مکرر اولیاء کودکان به بخشهای روان شناسی و دانشکدههای علوم تربیتی برای سنجش هوش فرزندانشان نشانگر همین آگاهی است.
روش اجرا و نمرهگذاری آزمونهای وکسلر
این آزمونها به صورت فردی و توسط آزمایشکننده متخصص و تعلیم دیده اجرا میشوند. خرده آزمونها هر یک به طور جداگانه و مقیاس کلامی و عملی به طور پیدرپی اجرا میشوند. در هر خرده آزمون سوالهای آسان در ابتدا و سوالهای دشوارتر پس از آنها اجرا میگردند.
پس از تعیین نمرههای خام همه خردهآزمونها، با مراجعه به جدولهای هنجار، نمرههای خام به نمرههای معیار تبدیل میشوند. جای نمره آزمون در سن شناسنامهای و سن عقلی، که در آزمون اصلی استانفورد- بینه عنوان شده بود، وکسلر با مقایسه نمره آزمون یادداشت برداری شده با نمره تعداد بسیار زیادی از همان گروه سنی به پاسخ می رسد. وکسلر معتقد است که هوش کودکان ۶ ساله، جوانان ۲۲ ساله و بزرگسالان ۴۵ ساله را باید با توجه به توان ذهنی همسالانشان سنجید؛ نمره به طور متوسط ۱۰۰ است، با دو سوم از نمرات دروغ که ثابت است در محدوده نرمال بین ۸۵ و ۱۱۵ قرار دارد. لذا در انجام آن از تعیین درصد و انحراف استاندارد بهره میگیرد و مشخص میکند که مقام و رتبه فرد در گروه صد نفری از چند درصد بالاتر یا پایینتر قرار گرفته است. رتبههای درصدی را میتوان به بهره هوشی نیز تبدیل کرد. به این شیوه نمرهدهی تبدیل به روش استاندارد در آزمون هوش شده است و این روش همچنین در نسخه مدرن از آزمون استنفورد- بینه نیز استفاده میشود (آناستازی، ۱۳۷۱).
بنابراین با اجرای آزمونهای مختلف وکسلر سه نوع هوشبهر به دست میآید: هوشبهر کلامی، هوشبهر عملی و هوشبهر کلی. هوشبهر کلامی توانایی فرد را در مهارتهای کلامی نشان میدهد. هوشبهر عملی توانایی آزمودنی را در امور عینی و محسوس و فعالیتهای عملی مشخص میکند. هوشبهر کلی، تواناییهای کلی شخص را تعیین میکند (مارنات، ترجمه شریفی و نیکخو، 1384)
در راستای این هدف آزماینده باید در نظر گرفتن نمرات حاصل از آزمونهای مختلف مقیاس و به کمک مشاهدات خود و توجه به خطای استاندارد اندازه گیری، تصویر دقیقی از تواناییهای آزمودنی و نقاط ضعف او بدست آورد.
مقیاس تجدیدنظرشده هوش وکسلر برای کودکان(WISC)[2]
مقیاس هوش کودکان در سال 1972 مورد تجدید نظر قرار گرفت. این مقیاس، هوش کودکان گروههای سنی 6 سال تا 16 سال و 11 ماه و 30 روز را اندازهگیری میکند. این مقیاس از 12 خردهآزمون تشکیل شده است. مقیاس کلامی کودکان شامل خردهآزمونهای اطلاعات عمومی، درک و فهم، محاسبات، شباهتها، خزانه لغات و حافظه اعداد میباشد و مقیاس عملی کودکان شامل خردهآزمونهای تکمیل تصاویر، تنظیم تصاویر، طراحی با مکعبها، الحاق قطعات، رمزگردانی و مازها میباشد (شریفی، 1384). در مقیاس هوش وکسلر کودکان، خردهآزمونهای حافظه عددی و مازها به عنوان آزمونهای تکمیلی به حساب آمده است. اگر آزماینده وقت کافی در اختیار داشته باشد میتواند آنها را اضافه کند یا اگر به نتیجه یک آزمون بنا به عللی اعتماد نکند، میتواند آنها را به عنوان یک آزمون جانشین مورد استفاده قرار دهد (گنجی، 1375)
مقیاس تجدیدنظرشده هوش وکسلر برای کودکان نه تنها عنوان تست هوش استفاده میشود بلکه به عنوان یک ابزار بالینی نیز استفاده میشود بسیاری از متخصصان از آن برای مشخص کردن نقص توجه و اختلالات یادگیری استفاده میکنند، هر چند هنوز بسیاری از دانشمندان معتقدند که این راه خوبی برای مخشص کردن نقص توجه و اختلالات یادگیری نیست.
مقیاس تجدیدنظرشده هوش وکسلر برای کودکان پیشدبستانی (WPPSI)[3]
مقیاس هوش وکسلر برای کودکان پیشدبستانی (WPPSI) برای سنجش هوش کودکان بین سنین 4 تا 6 سال تدوین شد. فرم تجدیدنظرشده آن (WPPSI_R) که در سال 2002 منتشر شد، این امکان را فراهم کرده است که میتوان به وسیله آن هوش کودکان 3 تا 7 ساله را اندازهگیری کرد.
مدل امروزی آن (WPPSI –III) توسطHarcourt Assessment منتشر شده است. این آزمون شامل تستهای کوچک و نمراتی است که عملکرد هوش را در حوزهی کلامی و عملکرد (شناختی) نشان میدهد. مقیاس کلامی دارای 5 خردهآزمون به علاوه یک خردهآزمون ذخیره (جملهسازی) و مقیاس عملی نیز دارای 5 خردهآزمون است.
خرده آزمون جملهسازی، یک آزمون حافظه است که به جای فراخنای ارقام بهکار میرود. این خرده آزمون را میتوان به جای یکی از 5 خردهآزمون کلامی بهکار برد و حافظه کوتاهمدت را میسنجد. خردهآزمون خانه حیوانات همانند آزمون نمادهای ارقام در مقیاس بزرگسالان با خردهآزمون رمزنویسی در مقیاس کودکان است.
برخی از ویژگیهایی که در طراحی آزمون (WPPSI_R) به کار رفتهاند، موجب شدهاند که اجرای آن در مورد کودکان خردسال آسانتر باشد. یکی از این ویژگیها تأکید بر دستورالعمل سادهتر کلامی و پاسخهای کلامی است و دیگری رنگی و جذاب بودن مواد آزمون برای کودکان خردسال است.
منابع
ü شریفی، حسن پاشا؛ اصول روانسنجی و روانآزمایی، تهران، رشد، 1384، چاپ دهم، ص 338.
ü گراث، مارنات گری؛ راهنمای سنجش روانی، حسن پاشا شریفی و محمدرضا نیکخو، تهران، سخن، 1384، چاپ اول، جلد اول، ص 292.
ü گنجی، حمزه؛ آزمونهای روانی، مشهد، دانشگاه امام رضا(ع)، 1375، چاپ ششم، ص 416.
نوشتن دیدگاه