تاثیر تحریکات حسی- پیکری از طریق کاردرمانی بر کنترل وضعیتی کودکان اوتیسم
مجید نعیمی دره مرادی، کارشناس ارشد کاردرمانی ، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
مقدمه و هدف:
اختلال طیف اوتیسم یک وضعیت عصبی-رشدی میباشد که در سالهای اخیر شیوع بسیاری در بین کودکان داشته است. Newschaffer CJ, 2005)) شیوع کنونی این اختلال در کشور ایالات متحده آمریکا 1در هر 150 تولد میباشد در حالی که میزان شیوع جهانی آن در حدود 1در هر 200 تولد میباشد0(1999وFombonne E) واژه اوتیسم بیانگر اختلالات مشهودی در سه زمینهی اصلی میباشد الف)اختلال در تعامل اجتماعی. ب)اختلال بارز در زمینهی ارتباطات کلامی و غیر کلامی. ج)الگوهای کلیشهای و تکراری رفتار. (DSM-IV-2000 -APA) علائم مرتبط دیگری هم در کنار علائم فوق الذکر وجود دارد که جزء معیارهای تشخیصی اوتیسم نمیباشد ولی از لحاظ عصب شناختی و بالینی بسیار حائز اهمیت میباشد که از جملهی آنها میتوان به اختلالات هماهنگی حرکتی، وضعیت بدنی و الگوی راه رفتن اشاره نمود. (Damasio AR, Mauer RG, 1978). در مطالعات متعددی که روی کودکان اوتیسم صورت گرفته است، اختلال کنترل وضعیتی در آنها مشهود بوده است.
( Manjiviona J, Prior M, 1995) در مقالات متعددی به اهمیت داده های حسی – پیکری برای رشد کنترل وضعیتی کودکان اشاره شده است.(Deborah S.nichols,2006)همچنین ارتباط تنگاتنگ این داده ها با تحریکات بینایی و تعادلی به منظور دستیابی به کنترل وضعیتی هدفمنددر کودکان مورد بحث قرار گرفته است(horak-nashner,1986,nashner 1990).هدف این مطالعه یافتن ارتباط بین همین داده های حسی – پیکری و نحوه کنترل وضعیت در کودکان اوتیسم می باشد چراکه مطالعات بسیار کمی در زمینهی کنترل وضعیتی کودکان اوتیسم صورت گرفته است.
روش بررسی:
دراین مطالعه سعی شده با بررسی گذشته نگر مقالات ،مدارک بالینی و کتب منتشره در زمینه های اختلال رشدی اوتیسم ،رشد کنترل وضعیتی کودکان،فیزیولوژی اعصاب و اهمیت تحریکات حسی – پیکری برای دستیابی کودک در حال رشد به کنترل وضعیتی هدفمند ،شواهدی دال بر تاثیر تحریکات حسی – پیکری بر کاهش اختلال کنترل وضعیتی کودکان اوتیسم ،ارائه گردد.
نتایج:
مطالعاتی که از تستهای بالینی در کلینیکها استفاده کردهاند، اختلال کنترل وضعیتی را در کودکان اوتیسم گزارش کردهاند(Kohen-Raz R,1992) در بسیاری از این مطالعات، اختلال فوق الذکر را به جای اینکه به خود بیماری اوتیسم نسبت دهند، بیشتر به عقب ماندگی ذهنی همراه بیماران اوتیسم نسبت داده است. از طرف دیگر زمانی که کودکان مورد مطالعه دارای اختلالات بیشتری در زمینهی حس بینایی و تعادل بودند، اختلال کنترل وضعیتی بیشتر نمود پیدا میکرد. (Molloy CA,2003) با توجه به درگیری مناطق مختلف سیستم عصبی در کودکان اوتیسم نظیر مخچه که میتواند احتمال اختلالات حرکتی را بالا ببرد و نیز، تبیین کارکرد ارتباطی بین ساختارهای مغز، استفاده از تحریکات حسی-پیکری میتواند باعث تولید عملکردهای رفتاری یکپارچه گردد؛ که همین امر به نوبهی خود میتواند منجر به کاهش اختلال کنترل وضعیتی شود. با وجود تحقیقات کمی که در زمینهی ارتباط ماهیت آسیب شناختی بیماری اوتیسم با اختلال کنترل وضعیتی در دسترس است، میتوان از این مطالعه به عنوان مدرکی برای شروع تحقیقات کمی و کیفی آتی در این زمینه بهره گرفت.
بحث و نتیجه گیری:
در مطالعهای کهKohen-Raz و Volkmar در سال 1992 روی کودکان اوتیسم و عقب مانده ذهنی انجام دادند، کنترل وضعیتی این کودکان بسیار ضعیفتر از کودکان سالم بود. البته در مقایسهی کودکان عقب مانده با اوتیسم، کودکان اوتیسم هنگامی که با چشمان بسته آزمایش میشدند، کنترل وضعیتی بهتری از خود نشان میدادند که این میتواند به دلیل پاسخدهی متفاوت این گروه از کودکان به تحریکات حسی- پیکری باشد. Gepner B, Mestre D,1995))
در مطالعهی دیگری که روی 5 کودک اوتیسم با عقب ماندگی ذهنی، 4 تا 7 ساله و 12 کودک سالم در همان محدودهی سنی، انجام شد، کودکان اوتیسم با عقب ماندگی ذهنی در شرایط چشم بسته کنترل وضعیتی ضعیفتری نسبت به کودکان سالم داشتند. این در حالی است که اگر چشم آنها بسته نمیشد و به اطراف نگاه میکردند، کنترل وضعیتی آنها بهتر از کودکان سالم بود. این مسئلهی روشن نیست که این پاسخ متعارض به دلیل کمبود کلی توجه بینایی میباشد و یا اینکه به دلیل ضعف در پردازش حرکتی است. (1992وKohen-Raz R)و بالاخره در مطالعه ای که توسط Nancy.J &Minshewدر سال 2004 با عنوان "رشد سیستم های کنترل وضعیتی در کودکان اوتیسم" انجام شد،مشخص شد که با انجام مداخلات حسی – پیکری ،اختلال کنترل وضعیتی در این کودکان بهبود قابل ملاحضه ای پبدا کرده است.از نتایج دیگر این مطالعه آن است که اختلال کنترل وضعیتی مربوط به ماهیت بیماری اوتیسم است و هیچ ارتباطی با عقب ماندگی ذهنی ندارد.با توجه به نتایج حاصل شده می توان بیان کرد که تحریکات حسی – پیکری می تواند باعث کاهش اختلال کنترل وضعیتی شود .اما آنچه هنوز مشخص نیست،نحوه تعامل سه شاخصه داده های بینایی،تعادلی و حسی –پیکری برای بهبود کنترل وضعیتی در کودکان اوتیسم می باشد که نیازمند تحقیقات آینده متخصصان در این زمینه می باشد.
مجید نعیمی دره مرادی، کارشناس ارشد کاردرمانی ، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی