نقش کاردرمانی در تقویت مشارکت های تحصیلی کودکان (2)
نقش کاردرمانی کودکان در تقویت مشارکت های تحصیلی کودکان
سیزده مطالعه (6 مورد در سطح I، 6 مورد در سطح II و یک مورد در سطح III) به بررسی مداخلات کاردرمانی کودکان برای تقویت مشارکت در سواد آموزی پرداختند. همه مطالعه ها از نظر خطر سوگیری کلی مورد بررسی قرار گرفتند و همه به غیر از یک مطالعه دارای خطر اندک سوگیری در گزارش دهی بودند.
تنها یک مطالعه به وسیله متخصصان و پژوهشگران کاردرمانی انجام شده بود ؛ سایر مقالات به وسیله متخصصان خواندن، پژوهشگران آموزش ویژه و روانشناسان آموزشی انجام شده بودند. مداخلهها از نظر قالب اجرایی (گروهی، جفتی و انفرادی) و مدت زمان (یک بار در مقابل چند هفته) با هم فرق داشتند.
سطح قدرت شواهد به طور مجزا برای سه نوع مداخله مطرح شد که شامل فعالیت های مکمل و ترکیبی سواد آموزی خلاق، مداخله ها با میانجی گری والدین و مشارکت در خواندن تحت حمایت همسالان هستند.
تمامی این مطالعات از معیارهای دستاورد مهارتی کاردرمانی کودکان (مثل پردازش واجی میان دانش آموزان نارساخوان، آزمونهای درک و بیان زبان، آزمونهای خواندن و نوشتن) استفاده کرده بودند. پنج مطالعه از سنجشهای استاندارد شده و منتشر شده در حوزه رفتار و نگرش ها نسبت به خواندن استفاده کرده بودند. چهار مطالعه از پرسشنامههای محقق ساخته در زمینه نگرشهای خواندن استفاده کرده بودند. دو مطالعه از سنجشهای استاندارد شده برای محیط سوادآموزی استفاده کردند.
برای مطالعه قسمت های قبلی این مقاله اینجا کلیک کنید
فعالیتهای مکمل کاردرمانی و ترکیبی در سواد آموزی خلاقانه کودکان
شواهد قدرتمندی براساس چهار مطالعه (دو مطالعه در سطح I، یکی در سطح II و یکی در سطح III) در حمایت از کاربرد فعالیت های مکمل کاردرمانی کودکان و ترکیبی سواد آموزی در کلاس درس و جلسات مداخله مکمل به دست آمد.
دو مطالعه تصادفی کنترل شده از گفتگوهای خلاق و فعالیتهای سواد آموزی چرخشی در گروههای کوچک استفاده کردند که منجر به افزایش معنادار نگرشهای مثبت نسبت به خواندن و تقویت خودپنداره فرد خواننده میشد. فعالیتهای خلاقانه از دانش آموزان میخواست تا در طول طراحی و گفتگوهای تعاملی؛ داستانهای خودشان را نقل کنند.
مطالعهای در سطح II به این نتیجه رسید که یک جلسه ادغام فعالیتهای خواندن و نوشتن خلاقانه کاردرمانی در دوره پیش دبستانی برای توسعه مهارتهای سواد آموزی اولیه منجر به پیشرفتهای مهمی در حوزه رفتارهای اجتماعی میشود که مشارکت در سواد آموزی مثل توجه و تعامل مثبت با همسالان در طول تکالیف سواد آموزی را تا حد زیادی تقویت میکند . فعالیتهای خلاقانه در کاردرمانی کودکان شامل کمک به کودکان برای آغاز خواندن از طریق بازشناسی کلمه، ارتباط کلمات با یکدیگر، تشخیص بصری و آگاهی واجی در کنار توسعه مهارتهای نگارش است.
مطالعهای در سطح III به ادغام انتخاب و مشارکت خلاق در طول جلسات کار درمانی در قالب یک برنامه 8 هفتهای پرداخت و به افزایش معنادار عملکرد خواندن و رضایت ادراک شده از خواندن رسید. شرکت کنندگان به عنوان بخشی از مداخله، حق شناسایی اهداف خواندن کار محور (مثل خواندن از روی iPad به قصد سرگرم شدن، خواندن در مقابل مردم در کلیسا) و تعیین ساختار جلسات را داشتند.
مداخله های کاردرمانی با میانجیگری والدین
شواهد متوسطی براساس 7 مطالعه (3 تا در سطح I، 4 تا در سطح II) برای مداخلههای کاردرمانی کودکان در سواد آموزی با میانجی گری والدین به دست آمد. طبق یک مطالعه تصادفی کنترل شده، تقویت تعاملات والد- کودک در طول یک رویداد سوادآموزی خانوادگی منجر به افزایش معنادار فراخوانی خواندن و تعداد کتابهای خوانده شده، میشود.
این مطالعه شامل گروه کنترل و دو گروه مداخله بود:
(1) کودکان در گروه مداخله اول، 10 کتاب به انتخاب خودشان در طول تابستان دریافت میکردند و
(2) کودکان در گروه مداخله دوم در قالب گروه سواد آموزی خانوادگی 10 کتاب به انتخاب خودشان دریافت میکردند و با خانواده برای شرکت در 3 رویداد سواد آموزی 2 ساعته در تابستان دعوت میشدند.
مطالعه تصادفی کنترل شده دیگری به ارزیابی 9 کارگاه سواد آموزی خانوادگی با تأکید بر درگیری موفقیت آمیز در خواندن پرداخت. این کارگاهها، خواندن را با حضور والدین تسهیل میکردند و مداخله والدین به تدریج باعث لذت بردن از خواندن میشد که به عنوان مکمل آموزش کلاسی عمل میکردند.
مطالعهای در سطح III با استفاده از رویکرد مربیگری سواد آموزی با میانجی گیری والدین منجر به افزایش معنادار فراوانی خواندن دوتایی و آغاز گفتگوهای مادرانه با کودکان شد. مطالعه دیگری درسطح II مربوط به برنامه آموزش 8 هفتهای والد بود که به طور توصیفی باعث افزایش فراوانی خواندن کتاب داستان به وسیله والدین و افزایش معنادار ادراک کودکان در مورد محتوای چاپی شد و مطالعهای در سطح II به این نتیجه رسید که جلسات آموزشی سازماندهی شده برای والدین منجر به افزایش معنادار فعالیت های سواد آموزی در خانه و محیط های سواد آموزی خانگی میشود ولی این افزایش تفاوت معناداری با گروه کنترلی که برنامه درسی سنتی دریافت کرده بودند، نداشت. مطالعه تصادفی کنترل شده دیگری هم برنامه آموزش 70 ساعته والدین را مورد بررسی قرارداد و به افزایش معنادار در نمرات خواندن تک کلمهای رسید ولی هیچ تغییری در ادراک محتوای چاپی یا آگاهی واجی در مقایسه با گروه کنترل که تماس تلفنی کمکی دریافت میکردند، مشاهده نشد.
مشارکت کودکان در خواندن تحت حمایت همسالان
شواهد متوسطی براساس کاردرمانی کودکان در دو مطالعه (یک مطالعه سطح I و یک مطالعه سطح II) در حمایت از اثربخشی برنامههای خواندن کودکان تحت حمایت همسالان در به دست آمد. فراتحلیل 12 مطالعه توسط کاردرمانگران به این نتیجه رسید که تدریس خصوصی از طرف سنین مختلف، تدریس مستقیم خواندن و تدریس با مدت زمان بیشتر (16 ساعت یا بیشتر) از جانب همسالان دانش آموز به بالاترین حجم اثر بخشی میرسد. مطالعهای در سطح II به این نتیجه رسید که برنامه هشت هفتهای تدریس از جانب همسالان منجر به پیشرفتهای معنادار در نگرش نسبت به خواندن تفریحی میشود.
عملکرد دست نویسی کودکان
بیست و پنج مطالعه (10 مورد در سطح I، 10 مورد در سطح II و 5 مورد در سطح III) در ارتباط با خوانایی دست خط در این مطالعه مروری وارد شدند. نوزده مطالعه به وسیله متخصصان و پژوهشگران کاردرمانی و مابقی به وسیله آموزگاران و پژوهشگران آموزشی، روانشناسان آموزشی و بینایی سنجها انجام شده بودند. پانزده مطالعه به بررسی عملکرد دست نویسی کودکان در حال رشد معمولی و 10 مطالعه روی کودکان دارای مشکلات دست نویسی انجام شدند. کودکان دارای تشخیص های بالینی تأیید شده (مثل اوتیسم، فلج مغزی و ناتوانایی های ذهنی) از مطالعهها حذف شدند. میانگین سنی شرکت کنندگان هم 7 سال بود(بین 6/4 تا 0/12 سال).
این مطالعات دارای مجموعهای از مداخلات با میانگین تقریبی 11 ساعت آموزش (در ادامه 3 تا 18 ساعت) در مدت متوسط 8 هفته (در دامنه 1 تا 12 هفته) بودند که برخی از مداخلات در طی سال تحصیلی انجام میشد. سه مطالعه، از مداخلههای مبتنی بر کامپیوتر، فناوری محور یا تحت حمایت روباتیک بهره میبردند. در اینجا نتایج به طور مجزا برای چهار رویکرد مداخلاتی ارائه شده است: مهارتهای جزئی، رویکردهای حسی حرکتی در مقابل کار عملی درمانی، مداخلات به همراه فعالیتهای عادی کلاسی و مداخلات به جای فعالیتهای عادی کلاسی.
رویکردهای کاردرمانی برای تبیین مهارتهای جزئی
دست نویسی، تکلیفی پیچیده و متشکل از مجموعه مهارتهای جزئیتر از جمله ادراک دیداری، حس حرکتی ، دستکاری و یکپارچگی دیداری- حرکتی است. چهار مطالعه تصادفی کنترل شده با خطر سوگیری اندک به بررسی مداخلات مجزا پرداختند و به طور ویژه مهارتهای جزئی و زیربنایی چیرگی در دست نویسی را تبیین کردند. کاردرمانگران هیچکدام از آنها را شواهدی در مورد اثرگذاری فعالیت های مجزای مرتبط با مؤلفههای ادراک بصری، حس حرکتی یا مهارت حرکتی روی خوانایی دست خط ارائه ندادند. یکی از مطالعات به هیچ اثری برای آموزش حس حرکتی نرسید .سه مطالعه دیگر هم به شواهد متوسطی برای اثرگذاری ادراک بصری یا آموزش حس حرکتی روی سرعت دست نویسی رسیدند ولی هیچ اثری روی خوانایی دست خط مشاهده نشد.
رویکردهای حسی حرکتی کاردرمانی در مقابل کار عملی
هفت مطالعه در زمینه کاردرمانی کودکان (4 تا در سطح I، 2 تا در سطح II و یکی در سطح III) با خطر سوگیری اندک به مقایسه اثربخشی نسبی رویکردهای کاردرمانی حسی حرکتی در مقابل کار عملی درمانی برای ارتقای خوانایی دست خط پرداختند. رویکردهای حسی و حرکتی تشریح شده در این مطالعات ترکیبی از فعالیتهایی بودند که ادراک بصری، حس حرکتی، دستکاری، یکپارچگی دیداری- حرکتی و ویژگیهای زیست مکانیکی دست نویسی را تبیین میکردند. رویکردهای کار عملی درمانی هم از فعالیتهای مداد و کاغذی با تأکید بر راهبردهای شناختی مثل تکنیکهای ارزیابی خود و ارائه بازخورد عملکردی استفاده میکردند. شرکت کنندگان در این مطالعه هم کودکان دارا و فاقد مشکلات دست نویسی بودند.
شواهد قدرتمند به دست آمده از 3 مطالعه در سطح I و یک مطالعه در سطح II (جونگمنز و همکاران، 2003؛ که مطالعهای در سطح III هم داشتند) از کار عملی درمانی در مقایسه با رویکردهای حسی و حرکتی یا فعالیتهای عادی کلاسی برای تقویت خوانایی دست خط کودکان مبتلا به مشکلات دست نویسی حمایت کردند. شواهد متوسطی هم از 3 مطالعه در حمایت از اثربخشی مداخلات در جهت تقویت خوانایی دستخط کودکان در حال رشد عادی به دست آمد (هو و همکاران، 2013، مطالعه سطح II؛ کایزر و همکاران، 2011، مطالعه سطح III ؛ رویکرد و هادوین، 2009، مطالعه سطح I).
مداخلات کاردرمانی به همراه فعالیتهای عادی کلاس
شواهد ضعیفی از 5 مطالعه (2 مطالعه در سطح I، 2 مطالعه در سطح II، یک مطالعه در سطح III) با نتایج آمیخته برای برنامههای ترکیب شده با فعالیتهای عادی کلاسی به دست آمد. میانگین 8/9 ساعت آموزش اضافی در طول 10 هفته فراهم شد؛ این آموزش اضافی در یکی از مطالعات در طول سال تحصیلی ارائه شد و یک تا سه درس اضافه در طول هر هفته و 20 ویزیت کاردرمانی را در بر میگرفت.
یک مطالعه تصادفی کنترل شده با خطر سوگیری اندک و مطالعهای کاردرمانی کودکان در سطح II به نتایج مثبت معناداری برای مداخله اضافی برای شرکت کنندگان در حال رشد عادی رسیدند. مطالعه تصادفی کنترل شده دیگری با خطر سوگیری نامشخص و به عنوان مطالعه سطح II به هیچ تفاوتی میان گروههای مطالعاتی نرسیدند. مطالعهای در سطح III به پیشرفتهای معناداری برای برنامه درمان ترکیبی برای کودکان دارای مشکلات دست نویسی رسید ولی هیچ گروه مقایسهای نداشت.
مداخلات کاردرمانی به جای فعالیتهای عادی کلاسی
هشت مطالعه (6 مطالعه در سطح II و 2 مطالعه در سطح III) به بررسی برنامههای ترکیبی کاردرمانی به جای فعالیتهای عادی کلاسی پرداختند. به طور میانگین، 5/16 ساعت دستورالعمل آموزشی در طول 6/10 هفته ارائه شد و نتایج آن در 5 مطالعه گزارش شد. برنامهها در سه مطالعه به عنوان برنامه درسی در طول سال تحصیلی اجرای شوند. تمامی شرکت کنندگان در حال رشد عادی بودند.
شواهد ضعیفی از چهار مطالعه در سطح II و 2 مطالعه در سطح III از برنامههای ترکیبی در مقابل فعالیتهای عادی کلاسی حمایت میکردند. عامل مبهم در این مقایسه ها، توصیفهای ناقص از برنامههای درسی است که برنامه های آموزشی ترکیبی به جای آنها ارائه شدهاند.
مطالعهای در سطح II بعد از اجرای برنامه ترکیبی مدون در مقایسه با برنامه درمانی مدون عملگرا به هیچ تفاوتی نرسید. مطالعه دیگری در سطح II به پیشرفت معناداری به خاطر استفاده از آموزش معلم ساخته به جای برنامه ترکیبی مدون رسید.