بررسي دانش آموزان ديرآموز ارجاعي به كلينيك كاردرماني بخش اول
بررسي دانش آموزان ديرآموز ارجاعي به كلينيك كاردرماني بخش اول
ناتوانی هوشی ناتوانی در پردازش اطلاعات زیستی روانی است و با بهره هوشی پایین تر از به هنجار کاهش کارایی و سازگاری کمتر همراه می باشد این حالتها نباید ناشی از سایر اختلال های روانی بوده و در سن رشد رخ داده باشد. از این رو با توجه به گستردگی ابعاد روانی جسمانی و اجتماعی ضرورت درمان و کاهش عوارض ناشی از معلولیت و ارتباطات استقلال شخصی- اجتماعی این کودکان بررسی هایی در این زمینه ضروری به نظر می آید. با توجه به نگرش یکپارچه سازی و دادن فرصت های مساوی برای رشد اجتماعی آموزشی و حرفهای به این افراد متخصصان کاردرمانی و توانبخشی در آنها در جهت درمان ناتوانی های رشدی می کوشند بلکه در راستای از میان برداشتن یا کاهش عوارض ناشی از معلولیت نیز تلاش می کنند.
عوارض مناشی از معلولیت میتوانند در زمینههای فردی و خانوادگی باشد. این افراد عموما در زمینه شناخت و ادراک مهارت های حسی و حرکتی مهارتهای ارتباطی و رفتاری و کارکرد در اندامها دچار مشکل می باشند به باور مینوچین این خانواده از استرس های طبیعی به دور نیست خانواده که دارای نظام کارکردی مناسب باشد راه های سازگاری با استرس ها را کشف کرده و در راستای سلامت و پایداری خود می کوشد وجودیک کودکان ناتوان هوشی به سبب وجود مشکلات ویژه خود و فشارهای روانی وارده از سوی اجتماع به خانواده ، می تواند سلامت خانواده را دچار مشکل نموده و خطر عملکرد نادرست خانواده را افزایش دهد.